مدیریت آموزشی و راهنمای معلم

مدیریت آموزشی و راهنمای معلم

این سایت راهنمای معلمان است.

 

ارائه ی راهکارهای عملی در گرایشات مذهبی در خانواده:

خانواده؛ به تحقيق نخستين و مؤثرترين محيط آموزشي و تربيتي انسان، محيط خانوادگي و اولين مربيان و معلمان او پدر و مادر مي باشند. خانواده به مثابه هسته ي اصلي و اوليه ي جامعه بوده و حالات فكري و رواني انسان را شكل مي دهد. خانواده با كودك از تولّد تا سالياني چند در تماسي مستقيم و انحصاري مي باشد.
 كودك در محيط خانواده طريقه ي خوردن، ‌نحوه ي سخن گفتن، لباس پوشيدن، راه رفتن را مي آموزد، سلسله اعصاب و مغز و ذهن حساس و ظريف كودك از همان آغاز ولادت مانند دستگاهي دقيق از صحنه ها، حوادث، رفتار و اعمال و حالات پدر و مادر فيلمبرداري نموده و افكار و رفتار و عقايد خود را شكل مي دهد.
عدم رعايت پوشش اسلامي از سوي مادر و ارتباط پدر و مادر با نامحرم بدون عنايت به موازين اخلاقي واسلامي به شدّت در كاهش حساسيت هاي اعضاي خانواده به ويژه فرزندان نسبت به هنجارها و ارزش هاي ديني تاثيرگذار خواهد بود.
– كودكستان ها: زندگي ماشيني و ورود زنان به عرصه ي فعاليت هاي اجتماعي و اقتصادي باعث گرديده تا بسياري از كودكان قبل از دبستان به كودكستان و مهد كودك ها سپرده شوند تا مربيان، به جاي مادران به مراقبت، تغذيه يا تعليم و تربيت آنان بپردازند. كم و كيف امكانات و برنامه هاي اعمال شده در محيط كودكستان ها تا?ثيرات مثبت يا مخرب پايداري را در شكل گيري شخصيت، رفتار و اخلاق كودكان خواهد داشت.
– ‌كم نيستند كودكستان هايي كه از نارسايي ها و كاستي هاي سخت افزاري و نرم افزاري رنج برده و تا?ثيرات مخربي را بر روح و روان و رفتار كودكان بر جاي مي گذارند در موارد بسياري مشاهده شده است كه متوليان و مربيان كودكستان ها از پوشش و آرايش و رفتار مناسبي برخوردار نبوده و بعضاً با كم پوشي و آرايش هاي غليظ و تعاملات نه چندان صحيح و مناسب با نامحرمان ، تاثيرات نامطلوبي را بر ذهن و ضمير بي آلايش كودكان گذاشته و آنان را در آغاز زندگي اجتماعي نسبت به پوشش و ارتباط با گروه غير همجنس بي تفاوت و بي قيد مي كنند. لذا تذكر اهميت گزينش كودكستان از اهم امور تربيتي است.
مدارس: پس از محيط خانه و نيز پدر و مادر، مدرسه و معلم تا?ثير و رسالت بسيار مهمّي در تربيت، تهذيب و پرورش كودك و نوجوان به عهده دارند. در شكل گيري و تحصيل عادت ، كيفيت معلومات، كسب ارزش ها و معيارهاي زندگي، ‌مدرسه و معلم از برخي جهات، مؤثرتر و مهمّ تر از خانواده هستند. از لحاظ اجتماعي مدرسه محيطي جدي تر و وسيع تر است. كودك در اين محيط، مي كوشد نيروي خود را بيشتر به كار اندازد تا بتواند با محيط و ديگر همسالان خود همگامي بهتري داشته باشد.
چه بسا خانواده هايي كه فرزندان خود را بر اساس موازين اخلاقي و اسلامي تربيت كرده باشند، ولي پس از وارد شدن در محيط مدرسه و اجتماع دچار انحراف و آلودگي هاي اخلاقي بشوند.


در بين ارتباطات موجود ميان معلم و دانش آموز اين اصل اثبات شده است كه معمولاً دانش آموزان معلم خود را الگو و سرمشق اخلاق و رفتار خويش قرار مي دهند و در موارد زيادي از وي تقليد مي كنند. لذا، ‌يكي از علل عمدي عدم رعايت ضوابط اخلاقي و استفاده ي دانش آموزان از لباس هاي نامناسب و مبتذل در مدارس را بايد در طرز تفكر و رفتار مربيان و معلمان آن مدارس جستجو كرد. چرا كه تاكنون از سوي مسئولين و كارگزاران آموزش و پرورش بارها نسبت به رعايت ضوابط و قوانين اخلاقي و رعايت پوشش اسلامي در مدارس (به گردانندگان مربوطه) تذكرات لازم داده شده ولي به علت عدم تنفر و انزجار اولياي برخي از مدارس نسبت به ناهنجاري هاي اجتماعي از جمله بد حجابي تذكرات فوق چندان مورد توجه قرار نمي گيرد. امّا، از سوي ديگر مدارسي كه داراي مديران و مربيان متدين ومعتقد به اصل حجاب و پوشش اسلامي مي باشند، از فضاي اسلامي و معنوي بيشتري برخوردارند. لذا هر برخوردي كه معلم با دانش آموز دارد در حقيقت بر ساخته شدن جامعه ي پيراموني خودش تأثيرگذار است.
پیشنهاد میشود در کتاب‌های درسی دختران دورههای ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان، به طور سلسلهوار مباحث مختلف حجاب و پوشش به ترتیب دورههای تحصیلی و با رعایت سطحبندی مباحث از ساده به پیچیده به شکل صحیح و زیبا طرح شود، تا دختران جامعه از همان خردسالی به عنوان مادران آینده، با مسائل مختلف حجاب، اعم از فلسفه و فواید حجاب، آثار فردی و اجتماعی آن، پیامدهای بدحجابی و بیحجابی و غیره آشنا شوند و نسبت به حجاب، اعتقاد راسخ پیدا نمایند، اگر دختران جامعه از همان سنین کودکی اعتقاد راسخ و عمیقی نسبت به حقانیت حجاب و مسائل آن، به عنوان یک حجاب درونی، پیدا نمایند یقیناً در مرحله‌ی حجاب بیرونی نیز بر اساس همان اعتقاد درونی عمل خواهند کرد. از آن جا که یکی از سورههای قرآنی که بسیاری از مسائل حجاب و پوشش در آن مطرح شده، سوره‌ی نور است؛ مناسب است که در مدارس دخترانه، زمینه‌ی آشنایی عمیق و تفصیلی دختران با معارف قرآنی این سوره درباره‌ی حجاب و پوشش، به طور صحیح و دقیق و کارشناسی شده فراهم گردد.
    ريشه هاي تربيت ديني                                 
تربيت ديني بايد از کودکي آغاز شود.                                                         
پرورش پيش دبستاني ها در محيط مکتبي جديد : آموزش هاي پرورشي و تربيتي بايد از سنين پيش دبستاني آغاز شود. راههاي متفاوتي براي آموزش هاي تربيتي به خردسالان وجود دارد اما ايجاد محيطي ديني، بهترين روش تربيت پيش دبستاني ها است. فراموش نکنيم که «محيط» يکي از موثرترين عوامل تربيت صحيح يا ناصحيح کودکان است حتي اگر با چيزهايي مواجه شود که قدرت فهم کامل آن را نداشته باشد.کودک امروز انسان بالغ فرداست و برخي آموزه هاي دوران کودکي را در بزرگسالي درک خواهد کرد و مي تواند چراغ هدايت او باشد.                          
ايجاد محيط ديني : مهد کودک ها و پيش دبستاني ها بايد اين نکته را مدنظر داشته باشند که اينجا يک کشور اسلامي است و آموزه هاي تربيتي، طبيعتاً بايد مبتني بر دين باشد. با مقوله ي تربيت ديني نبايد باري به هر جهت رفتار کرد. به صرف واداشتن کودکان به فرستادن چند صلوات، نمي توان ادعا کرد محيطي ديني در مهد کودک يا پيش دبستاني به وجود آورده ايم. اگر مي خواهيم محيط ديني براي کودکان ايجاد کنيم بايد بدانيم که آموزش قرآن، در هر سني بهترين آموزش است اما براي هر مقطع سني، روشي خاص بايد اعمال شود. کودکان قصه و بازي را خيلي دوست دارند بنابراين ايجاد بازيهاي قرآني با استفاده از ابزار و وسايل مخصوص، روشي موثر در آشنا کردن پيش دبستاني ها با قرآن و آموزه هاي آن است. قصه هاي قرآن با لحني شيوا و بليغ روايت شده است اما شايد آن زبان براي کودکان ثقيل باشد گفتن قصه هاي قرآني به زبان قابل فهم خودشان، روش بهتري است. استفاده از نقاشي و فيلم به ويژه ديالوگ هايش براي کودکان، قابل فهم بوده و ترتيب دادن اردوهاي تفريحي در مکان هاي ديني به تربيت ديني فرزندان کمک شاياني مي کند. پدران و مادران نيز بايد با ادامه ي روند تربيتي مراکز آموزشي فرزندانشان و ايجاد محيطي ديني در خانه، به پرورش مذهبي فرزندانشان کمک کنند.                             
محيط مکتبي شاداب : قديم در مکتب خانه ها، به بچه ها آموزش قرآن و مباني ديني مي دادند. ملّاهاي ترکه به دست نيز وظيفه آموزش را به عهده داشتند. برخي مهدها و پيش دبستاني ها از آموزشياران و معلمان بازنشسته ي دوره ابتدايي يا حتي مقاطع بالاتر استفاده مي کنند غافل از اينکه يک بازنشسته هر چقدر هم شاداب باشد، حوصله و سرزندگي يک خانم مربي جوان را ندارد. بنابراين مراکز پيش دبستاني بايد از استخدام افراد کم حوصله و کساني که قدرت ارتباط موثر با کودکان را ندارند- چه جوان، چه پير- پرهيز کنند. ايجاد محيط شاداب، مقدمه ي شکل دادن محيط ديني در مراکز پيش دبستاني و حتي مهدکودک ها است. رفتار مهربانانه و مشفقانه ي مربيان اين مراکز موجب جلب اعتماد کودکان مي شود و ماندگاري آموزه ها در نزد آنان را عمق مي بخشد. اگر قرار است، پيش دبستاني ها با روش هايي چون بازيهاي قرآني به دين روي آورند، بايد محيط هاي آنان علاوه بر داشتن رنگ و بوي معنوي، شادابي و سرزندگي لازم از حيث فضا و مربيان را نيز داشته باشد. در اين ميان وظيفه ي مديران اين مراکز در استخدام نيروهاي متناسب با مسائل گفته شده،از اهميت فوق العاده اي برخوردار است. اين مربيان علاوه بر دادن آموزش به کودکان و ايجاد محيطي معنوي و شاداب، وظيفه ي ارشاد والدين براي همراهي آنان با برنامه هاي اين مراکز را نيز بر عهده دارند.                            
اهميت محيط هاي کودکي : خاطرات کودکي را به خاطر بياوريم و کلاهمان را قاضي کنيم و ببينيم محيط هاي کودکي ما چقدر در شکل گيري شخصيتمان موثر بوده است. بسياري از کساني که در بزرگسالي انسان هايي متديّن، متعهد و کارآمد بوده اند در محيط هاي ديني رشد يافته اند به ويژه آن محيط هايي که دين را با چاشني شادابي به فرد آموخته اند. به عبارت دقيق تر، دين را به آنها نياموخته اند بلکه آنان را در محيطي ديني قرار داده اند و به همين دليل، فرد کاملاً تحت تاثير آموزه هاي ديني و انسان هايي روشن ضمير قرار گرفته و براي راهيابي به جامعه اي که همه گونه زيبايي و زشتي را در خود جاي داده، آماده شده اند. کودکي که در فضايي چون مسجد رشد پيدا مي کند و تحت برنامه هاي ديني تعليم مي بيند اگر اين آموزش ها براي او تداوم پيدا کند خيلي بهتر از کسي که در چنين محيط هايي نيست، تربيت مي شود. بنابراين بايد ديد چگونه مي توان آموزش هاي مسجدي را وارد مراکز پيش دبستاني کرد والبته با چه زباني؟                            
کودکي هاي عاشورايي : دوستي تعريف مي کرد که در دوران کودکي با رزمندگان اسلام، زياد حشر و نشر داشته. رزمندگاني که حداقل 100 نفرشان به شهادت رسيده اند. او مي گفت: نشست و برخاست با اين آدم ها و معاشرت با ديگران براي من در آن زمان فرقي نداشت و هر دو را يکي مي ديدم. بعدها اما به دليل تداوم رفت و آمد با آدم هاي از جنس شهيدان دفاع مقدس، خاطرات آن به جنات رفته ها در ذهنم زنده شد. حالا رفتار و کردارشان را درک مي کرنم و دليل آن اعمال را مي فهمم.اين مسئله باعث شده که با تربيت ديني رشد کنم و بدانم که اينجا جمهوري اسلامي ايران است و رستگاري من در عمل به تعاليم دين مبين اسلام است. بايد انديشيد که چگونه مي شود پيش دبستاني هاي امروز را با فرهنگ اسلامي و عاشورايي که دليل همه ي حرکت هاي انقلابي در دروان ماست آشنا کرد.       
 
 
مشورت با فرزندان : يکي از هدف‌هايي که در تربيت فرزندان مورد نظر است،پرورش روحي، خود باوري و ايجاد اعتماد به نفس است. اگر فردي اعتماد به نفس خود را از دست بدهد در حقيقت فکر و روحش فلج شده است و متکي و وابسته به ديگران مي‌شود. انساني به پيشرفت‌هاي علمي، معنوي و اجتماعي دست مي‌يابد که توانايي‌هاي خود را باور داشته باشد. اگر آدمي باور کند که نفسش در گرو عملي است که انجام مي‌‌دهد و هر ثواب و عقابي که در نامه ي عملش ثبت مي‌شود بستگي به عملش دارد و اگر به يقين باور کند که خداوند او را در تکلف و سختي قرار نداده است و در عين حال استعدادهاي زيادي به او بخشيده است، براي رسيدن به اهداف عاليه و کمال انساني با استفاده از اصل مشورت و نيز استعدادهاي خدادادي‌اش از هيچ کوششي فروگذار نخواهد کرد. مشورت کردن با فرزندان در امور خانواده ضمن شخصيت بخشيدن به آنها، سبب مي‌شود تا دريابند که به آنها توجه مي‌شود لذا مسائل خود را با والدين مطرح کرده و زمينه ي صميميت و همدلي بيشتر را فراهم مي‌آورند و از اين رهگذر به تدريج با راه و روش فکر کردن و تصميم‌گيري نيز آشنا مي‌شوند. مشورت کردن والدين با فرزندان در مورد مسائل خانوادگي، احساس مسئوليت را در وجود فرزندان ايجاد مي‌کند و باعث مي‌شود تا آنها به مسائل بينديشند و با واقعيات زندگي مواجه شوند. مشورت کردن با فرزندان آنان را به تفکر و تدبر در امور وا مي‌دارد .همچنان‌که قرآن کريم مردمان را به تفکر و تدبر دعوت مي‌کند و از پيروي کورکورانه و تقليدي محض پرهيز مي‌دهد. شنيدن نظرات آنها و بيان اشتباهات آنها با دليل و منطق و ملايمت که باعث جريحه‌دار شدن احساسات آنها نشود، قدرت خلاقيت تفکر، تعاون، هماهنگي مسئوليت و... را در فرزندان به وجود مي‌آورد. مداخله کردن مستبدانه ي والدين در امور آنها و يا ديکته کردن افکار و عقايد خود به آنان، بدون توجه به تمايلات و مقتضيات فرزندانشان، موجب سرکشي و طغيان آنان مي‌شود. البته اين نکته را هم بايد همواره در نظر داشت که نبايد بيش از حد و ظرفيت و توانايي شخصي از آنها چيزي خواست زيرا ممکن است قادر به انجام آن کارنباشند و به اين ترتيب از خود باوري او کاسته خواهد شد. چنانکه رسول‌اکرم(ص) مي‌فرمايند: «والدين بايد به آنچه مقدور و ميسور فرزندانشان است راضي شوند و بيشتر از آن طلب نکنند.» رفتار عادلانه و به دور از تبعيض : والديني که ميان فرزندان خود تبعيض قائل مي‌شوند و تفاوت‌هاي فردي را در نظر نمي‌گيرند و در جمع ديگران را مورد تعريف و تمجيد قرار داده و به رخ فرزندان خود مي‌کشند در حقيقت شخصيت فرزند خود را مي‌شکنند و باعث به‌وجود آمدن حس حسادت در آنها مي‌شوند که اين حس حسادت در روح و جان فرزند تأثيرات سويي نهاده و او را از جاده ي صلاح و سعادت منحرف مي‌کند. براساس آيات قرآني خداوند انسان‌ها را بر خلقت‌هاي گوناگون آفريده و تنها ملاک برتري انسان‌ها نزد خدا تقوا مي‌باشد. والدين نيز بايد به اين اصل مهم توجه نموده و خلقت متفاوت و استعدادهاي فرزندان خود را در نظر بگيرند. رسول‌اکرم(ص) مي‌فرمايند: «بر شما باد دوري جستن از حسد. همانا حسادت خوبي‌ها و نيکي‌ها را نابود مي‌سازد. آن‌گونه که آتش هيزم‌ها را از بين مي‌برد.» اگر والدين در مقابل رفتارهاي يکسان فرزندان عکس‌العمل يکسان نداشته باشند، موجبات بي‌اعتمادي و کاهش علاقه نسبت به خود و بغض و کينه نسبت به خواهر يا برادر را در فرزندان خويش به وجود مي‌آورند. در روايت‌هاي اسلامي آمده است که وقتي پيامبراکرم(ص) با ياران خود مي‌نشست نگاه خود را به طور مساوي ميان آنها تقسيم مي‌کرد. يعني حتي در نگاه کردن نيز مساوات را رعايت مي‌فرمود. در صورتي که مي‌دانيم همه ي ياران او از لحاظ معنوي در يک سطح نبودند و علاقه ي پيامبر(ص) به همه ي آنها يکسان و يک اندازه نبود اما وقتي در جمع آنها قرار مي‌گرفت همه را با يک چشم و يکسان مي‌ديد تا موجب سرخوردگي ، يأس ، کينه و حسادت يکي عليه ديگري نشود.» والدين بايد در تمامي زمينه‌ها بخصوص لطف و مهرباني در ميان فرزندان خود با عدالت رفتار کنند. رسول‌خدا(ص) در اين زمينه مي‌فرمايند: ميان فرزندانتان به عدالت و مساوات رفتار کنيد چنانکه دوست داريد ميان شما در نيکي و لطف و محبت به مساوات و عدالت رفتار شود.» و همواره تفاوت‌هاي فردي ميان فرزندان خود را مدنظر داشته باشند. والدين بايد تلاش کنند تا استعدادهاي کودکان و نوجوانان را به درستي شناسايي کنند و آنها را در زمينه‌هايي که آمادگي و استعداد بيشتري دارند هدايت کنند تا اين استعدادها به مرحله شکوفايي برسد. رعايت کردن نکاتي که در پايان متذکر مي‌شويم، از سوي والدين در نحوه و شيوه ي تربيت فرزندان باعث مي‌شود تا فرزندان در جاده ي صلاح گام نهاده و سعادت دنيوي و اخروي را بدست بياورند.                          
آشنايي کامل با اثرات سوء تبعيض از لحاظ رواني، عاطفي، و اجتماعي و پرهيز از اعمال تبعيض، هماهنگي والدين با يکديگر در روش‌هايي که به کار مي‌برند، همکاري با مدرسه در اجراي روش‌هاي تربيتي و آموزشي، عمل کردن به وعده‌هايي که به فرزندان مي‌دهند و پرهيز از وعده هايي که امکان انجام آنها نيست يا به صلاح کودک نيست، رعايت محبت و عفت کلام به هنگام صحبت با فرزندان و پرهيز از رفتارهاي مستبدانه و زياده‌روي در ملامت، عدم مقايسه ميان کودکان خود با ديگران به قصد تحقير، تمسخر و ...، اعطاي آزادي و در عين حال مراقبت از رفتار و گفتار و...، واگذاري مسئوليت‌هاي مناسب به آنها و ارشاد و راهنمايي آنان، ارج ‌نهادن به فعاليت‌هاي آنان و حمايت از اعمال و عقايد صحيح آنها و ... رعايت اين اصول و نکات در تربيت فرزندان سبب مي‌شود تا سعادت و سلامت جامعه تأمين شده و ناهنجاري‌ها و نابساماني‌ها از جامعه رخت بربندد.                           
اهميت و ضرورت تربيت فرزند در اسلام : تربيت فرزند به معناى فراهم آوردن مقدمات لازم براى به فعليت رسيدن قواى او در راه تقرّب به خداوند است. اين عمل نيازمند آگاهى و تمرين عملى است. اگر پدر و مادر در جهت انتقال عقايد صحيح و ايجاد رفتار درست در فرزند خود كوشا باشند، خير او را فراهم كرده‏اند و خداوند بر آنان رحمت خواهد نمود. درباره عقيده صحيح و انتقال آن به فرزندان، تكليف بزرگى بر عهده والدين گذاشته شده است، زيرا تأثير عقايدى كه در خانواده رواج دارد و به فرزند القاء مى‏ شود در آينده او غير قابل انكار است. عمل تربيتى در خانواده به منزله پاسدارى از فطرت توحيدى فرزند است. اين پاسدارى يك وظيفه بزرگ تربيتى و اخلاقى است كه عمل به آن مهمترين كاركرد خانواده را فعليت مى ‏بخشد. امام سجاد (ع) در رسالة الحقوق فرمودند: حق فرزند تو اينست كه بدانى او از توست و هرگونه كه باشد چه نيك و چه بد، در دنياى گذرا به تو منسوب است و تو در آن چه به او سرپرستى دارى مسئول هستى، در ادب نيكو و راهنمايى به سوى پروردگار و يارى او بر طاعت خداوند در باره تو و خودش. پس بر اين كار پاداش مى ‏گيرى اگر درست عمل كنى، و كيفر مى‏ بينى اگر نادرست عمل نمايى؛ پس او را چنان تربيت كن كه با اثرى كه بر او مى‏ گذرى در دنيا زيبايى بيافرينى و با قيام شايسته به وظيفه ‏اى كه نسبت به او دادى در نزد خداوند معذور باشى كه هيچ قوتى نيست مگر از خداوند. در اين سخن، امام سجاد (ع) تربيت نيكو و آموزش عقيده توحيدى و كمك براى ايجاد رفتار صحيح در فرزند را بيان كرده‏اند و سپس انجام اين وظايف را موجب سعادت دنيا و آخرت والدين دانسته ‏اند. در روايتى اميرالمؤمنين (ع) همين وظايف را ذكر فرموده‏اند: حق فرزند بر پدر آن است كه او را نام نكو نهد و نيكش پرورد و قرآنش تعليم دهد. آموزش قرآن به معناى آموزش همه عقايدى است كه دلالت فرزند به سوى خدا را محقق مى ‏كند و پرورش نيكو به معناى ادب آموزى و ايجاد رفتار صحيح سعادت بخش است. محيط خانواده اولين محيط اجتماعى است كه فرزند تجربه مى‏كند. او از اعضاى خانواده به ويژه پدر و مادر بيشترين تأثير را مى‏ پذيرد، زيرا حمايت پدر و مادر خود را تجربه كرده است و همواره ديده است كه ضعف ‏هاى جسمى او را پدر و مادر جبران مى ‏كنند و تغذيه و پرورش او را از روى مهر و شفقت انجام مى‏ دهند. اين تجربه‏ ها موجب اطمينان او نسبت به آنها مى ‏شود و اين اطمينان باعث پذيرندگى فرزند از پدر و مادر مى‏ گردد. اگر پدر و مادر در اين زمان عقايد صحيح را به او بياموزند، قلب نيالوده او آن را مى‏ پذيرد و عادات لازم و متناسب با عقايد صحيح را مى‏ يابد.
                     
اميرالمؤمنين (ع) خطاب به فرزند خويش فرمودند: پس به ادب آموختنت پرداختم پيش از آن كه دلت سخت شود و خردت در تصرف هوايى ديگر در آيد. در ادامه همين نامه فرمودند: و چون به كار تو همچون پدرى مهربان عنايت داشتم و بر ادب آموختنت همت گماشتم چنان ديدم كه اين عنايت در هنگام جوانى‏ ات به كار رود و در بهار زندگانى كه نيتى پاك و نهادى نيالوده دارى، و اين كه نخست تو را كتاب خدا بياموزم و تأويل آن را به تو تعليم دهم، و شريعت اسلام و احكام آن را از حلال و حرام بر تو آشكار سازم. در اين بخش از نامه امام على به فرزندشان بر انتقال عقيده صحيح و ادب آموزى و نيز بر پاكى ضمير انسان در دوره كودكى و جوانى تأكيد شده است؛ يعنى همان دورانى كه بيشترين تأثير را از خانواده مى ‏پذيرد. انتقال عقيده حق و ايجاد رفتار سعادت آفرين، عنوان كلى وظايف تربيتى پدر و مادر است. ولى تفصيل عقيده حق را بايد در قرآن و سنت جستجو كرد و رفتار صحيح را نيز از قرآن و سنت آموخت. پدر و مادر مسئول تحقق اين امور در فرزند هستند. بنابراين بايد در جستجوى بهترين روش براى تحقق آنها باشند و مسئوليت آنها تنها با گفتن و اطلاع رساندن خاتمه نمى‏يابد، بلكه بايد روش‏هاى مناسب براى مؤمن و متقى شدن فرزندشان را بيابند. امام صادق(ع) از پيامبر اكرم(ص) روايت كرده‏اند: خداوند كسى را كه به خير فرزندش يارى مى‏دهد بيامرزد. پرسيدند چگونه به خير فرزند يارى رساند؟ فرمودند: آن چه در توان اوست پذيرا شود و از آن چه فوق توان اوست در گذرد و او را به نافرمانى نخواند و سرگشته و حيرانش نسازد. در اين روايت يك اصل مهم تربيتى بيان شده است: توانايى‏ها و استعدادهاى متربى بايد در جريان تربيت مورد توجه باشد، والدين در مسير تربيت فكرى و عملى فرزند خود نبايد از اين اصل غفلت كنند. غفلت از اين اصل خير فرزند را محقق نمى ‏كند و او را به نافرمانى و سرگشتگى مبتلا مى ‏سازد. از اين روايت اهميت مراحل رشد را نيز مى ‏توان دريافت؛ زيرا بدون توجه به قابليت‏هاى فرزند در دوره‏هاى مختلف زندگى، تربيت صحيح ممكن نمى‏ شود. خوشبختانه در روايات اهميت توجه به مراحل رشد ذكر شده است. از امام صادق (ع) نقل شده است: فرزندت را بگو تا هفت سالگى بازى كند و هفت سال او را ادب ‏آموز و در هفت سال سوم او را ملازم و همراه خود دار. گويى هفت سال نخست سال‏هايى است كه كودك به طور غير مستقيم و فقط از طريق مشاهده رفتار پدر و مادر مى ‏آموزد و در هفت سال دوم به آموزش مستقيم عقيدتى مى‏ پردازد و هفت سال سوم سال‏هاى ورود به ميدان يادگيرى حلال و حرام شريعت در مقام عمل است. از امام صادق(ع) روايت شده است: فرزند پسر هفت سال بازى مى ‏كند و هفت سال قرآن مى‏آموزد و هفت سال حلال و حرام را ياد مى ‏گيرد. يكى از اهداف تعليم و تربيت فرزند در خانه و مدرسه، آماده سازى او براى زندگى در اجتماع و تعقيب اهداف جامعه الهى است. به همين دليل برخى از آموزش‏ها براى او ضرورى است و بايد از خانه آن آموزش‏ها را شروع كرد. نمونه مشهور و بارز اين گونه آموزش‏ها در روايتى از اميرالمؤمنين (ع) آمده است:                            
فرزندان خود را شنا و تيراندازى بياموزيد. : اگر بپذيريم كه اين دو ماده آموزشى به سبب آن است كه فرزند را براى انجام وظايف اجتماعى آماده كند، طبعاً نمى‏ توان در همين دو ماده آموزشى متوقف شد؛ بلكه بايد به تناسب زمان و نيازمندى‏ هاى جامعه اسلامى، مواد آموزشى متنوع ديگرى را نيز در نظر داشت. در تربيت فرزند نيز همچون ساير قلمروهاى زندگى، بايد اصول ثابت را از امور متغير جدا ساخت و به اين حقيقت توجه كرد كه برخى از آداب و ظواهر زندگى تغيير مى ‏كند و روابط اخلاقى و نيازمندى ‏هاى زندگى اجتماعى دگرگون مى‏ شود. تربيت فرزند را بايد با آگاهى از تفاوت‏ هاى خود و فرزندان از حيث فضاى فرهنگى و مناسبات اجتماعى صورت داد. بايد فرزند را آماده ساخت تا اصول ثابت و نامتغير اخلاق را متناسب با ظرف زمانى و مكانى زندگى خود رعايت كند. اين آمادگى او را براى مقابله با تلقينات مسموم توانا مى ‏سازد و امنيت اخلاقى او را در دوران جوانى و بعد از آن تضمين مى‏نمايد. به اميرالمؤمنين (ع) نسبت داده شده است كه فرمودند: فرزندان خود را به اخلاقى متناسب با روزگارشان مؤدب سازيد: فرزندان خود را به اخلاق خودتان تربيت نكنيد زيرا آنان براى زمانى غير از زمان شما آفريده شده‏اند. فرزند موهبتى است كه به امانت در اختيار والدين قرار گرفته است. بايد اين موهبت را گرامى داشت و از اكرام و احترام او فروگذار نكرد، چرا كه سلامت روح او در احترام كردن اوست و تربيت اخلاقى او در سايه اكرام و احترامش موفق‏ تر خواهد بود. پيامبر اكرم (ص) فرمودند: فرزندانتان را بزرگ داريد و با آنان رفتارى نيكو كنيد.                         
تأسي به امام حسين عليه السلام در تربيت فرزند : تـربـيت صحـيح فرزندان از ضرورى تـرين وظايف والدين بـه شـمار مى آيد. انجـام دادن اين وظيفـه مهم، حـسـاس و ظريف بـدون تـكيه بر ديدگاه هاى صاحبنظران آگاه و مطمئن ممكن نيست. ما معتقديم كه معصومان (عليهم السلام) در همه ابعاد هدايتى و تـربـيتـى، الگوهايى كامل و مطمئن بـه شمار مي آيند و تـكيه بـر ديدگاه ها و رفتـارهاى تربيتى آنان در مسير تحقق وظيفه خطير تربيت فرزندان، بهترين ره توشه است. معصومان( عليهم السلام) همه نور واحد بـوده، هدف مشترك داشتند؛ ولى به اقتضاى موقعيت هاي گوناگون در سيره تربـيتى آنان ديدگاه ها و رفتارهاى تـربـيتـى مختلفي بـه چشم مى خورد. كنار هم نهادن مجموعه ديدگاه ها و رفتارهاى تربـيتى آنان الگويى كامل از نظام تربيتى اسلام عرضه مى كند. در ميان معصومان (عليهم السلام) امام حسين (ع) از موقعيت ويژه اى برخوردار است و اين موقعيت به زندگى و سيره تربـيتـى آن حضرت بـرجستـگى خاصى بـخشيده است. اين مقاله بـر آنست تا نكاتى از سيره تربـيتى آن حضرت را در دو بخش ارائه كند: بخش اول برخى نكات تربيتى است كه تا پيش از حادثه كربـلا تحقق يافته و به ما رسيده است و بخش دوم نگاهى مستقل بـه حادثه عظيم كربلا و بيان نكات تربـيتى آن. ذكر اين نكته مفيد مى نمايد كه از بـخش پـايانى عمرِ شريف حضرت - يعنى زمان وقوع حادثـه كربـلا - نكات تربيتى بيشتـرى در دستـرس داريم. سبـب اين امر دو چيز مى تـواند باشد: نخست آنكه حـادثـه كربـلا بـه خـاطر بـى نظير بـودن آن بـيش از سـاير حـوادث مورد تـوجـه سـيره نويسـان و مورخـان واقـع گرديد و بنابراين اسناد بيشترى از آن در دسترس است كه مى توان از لابـلاى آن نكات تربيتـى بـيشتـرى كشف كرد؛ و ديگر آنكه در اين مقطع از عمر شريف حـضرت، فرزندان و اهل بـيت او بـه طور مسـتـقيم همراهش بودند و در نتيجه زمينه بروز نكات تربـيتى بـيشترى فراهم بـوده است؛ و شايد اين امر يكى از اسـرار پـافشارى امام بـر حـضور اهل بـيت در كربـلا بـوده است. از اينرو شايسته است پـژوهشگران عرصه تربيت اسلامى فرصت را غنيمت شمرده، حادثه كربلا را بـا توجهى عميق تر از منظر تربـيت بـنگرند و نكات تربـيتى سودمندى را از آن استخراج كنند. اظهار محبت به فرزندان امرى درونى اسـت كه خـداوند آن را در دل والدين بـه وديعت نهاده است. اما آنچه در اين ميان مهم مى نمايد و آثار تربيتى در پى دارد ابـراز آن است. اين امرى اختيارى است و والدين و مربـيان مى توانند در پـرتو آن زمينه تربـيت صحيح را فراهم آورند. چه بـسيارند والدينى كه نسبت به فرزندان خود محبـت فراوان دارند اما آن را ابراز نمى كنند در حالى كه محبـت وقتى سازنده و تـأثير گذار خواهد بـود كه فرد مورد محبـت از آن آگاهى يابـد. امام حسين (ع) بـه عنوان الگوى تـربـيتـى مطمئن و كامل، محبـت بـه فرزندان را از نيازهاى ضرورى آنان دانسته، در قالب هاى گوناگون بـه ابـراز آن مى پـرداخـت. گاه بـا در آغوش گرفتـن و بـه سـينه چسبانيدن خردسالان، زمانى بـا بـوسيدن آنان و گاه بـا بـه زبـان آوردن كلمات شيرين و محبت آميز. عبيدالله بن عتبه چنين مى گويد: «نزد حـسـين بـن على(ع) بـودم كه على بـن حـسـين(ع) وارد شـد. حسين(ع) (امام سجـاد(ع) را صدا زد، در آغوش گرفت و بـه سينه چسبـانيد، ميان دو چشمش را بـوسيد و سپس فرمود: پدرم بـه فدايت باد،چقدر خوشبو و زيبايى!»                             
تشويق فرزندان در برابر كار خوب آنان : يكى از شيوه هاى تربيتى مورد اتـفاق صاحبنظران عرصه تـعليم و تربيت، شيوه كارآمد تشويق است. تشويق به جا و متناسب با فعاليت انجام شده، به ايجاد انگيزه در فرد منجر مي شود و به تكرار و تقويت رفتار مى انجامد. چـه بـسا فرزندان از ارزش و اعتـبـار صفات مثـبـت خـود آگاهى نداشتـه باشند؛ در نتـيجه بـه شخصيت حقيقى و تـوانمندي هاى مثبـت خويش پى نمي برند و خود را در مقايسه با ديگران ناچيز بـه شمار مي آورند. از اين رو والدين و مربيان بـايد ويژگي هاى مثبـت فرزندان را كشف و برجسته سازند و مورد ستايش و تشويق قرار دهند. در فرهنگ اسلامى ـ كه تربيت دينى و اخلاقى فرزندان در كانون تـوجه است بـر تـشويق فرزندان هنگام بروز رفتارهاى دينى و بـرجسته كردن صفات اخلاقى و معنوى آنان بـسيار تـآكيد شده است. امام سجاد(ع) فرمود: من بـه بيمارى شديدى مبتلا شدم. پدرم بر بالينم آمد و فرمود: «چـه خـواستـه اى دارى؟ عرض كردم: دوست دارم از كسانى بـاشم كه درباره آنچه خداوند بـرايم تدبـير كرده، نپرسم. پدرم در مقابـل اين جمله به من آفرين گفت و فرمود: تو مانند ابراهيم خليلى؛ به هنگام گرفتارى جبرئيل نزدش آمد و پرسيد: از ما كمك مى خواهى؟ او در جواب فرمود: (دربـاره آنچه پـيش آمده) از خداوند سؤال نمى كنم. خداوند مرا كافى است و او بهترين وكيل است. در اين حديث ملاحظه مى شود كه امام حسـين (ع) در مقابـل پـاسـخ عارفانه و دلنشين فرزندش ـ كه بـراساس ظاهر حديث، سن و سال چندانى هم نداشت.ـ جمله «احسنت» را بـه كار بـرد و او را بـه «ابـراهيم خـليل» تـشـبـيه كرد.                             
اهميت آموزش هاى دينى فرزندان و قدردانى از معلمان و مربـيان : در اسـلام دانش آموزى مورد اهتـمام شديد بـوده و رهبـران دينى پيروان خود را بـه آموزش و اندوختن دانش، بـه ويژه معارف دينى، تشويق كرده اند. بـراساس سخـنان معصومان(عليهم السلام)، معلمان و مربـيان، بـه خـصـوص آنان كه در تـعـليم آموزه هاى دينى مى كوشـند، حـق بـزرگى بر جامعه دارند و بايد تلاش صادقانه شان مورد قدردانى و سپاسگزارى قرار گيرد تا رغبت و انگيزه بـيشترى بـيابـند. مرحوم بـحرانى در حـليه الابـرار از شيخ فخرالدين نجـفى ـ كه از فضلا و زهاد بـودـ چنان نقل كرده كه شخصى به نام عبدالرحمان در مدينه معلم كودكان بود و يكى از فرزندان امام حسين(ع) بـه نام «جعفر» نزدش آموزش مى ديد. معلم جمله «الحمدلله رب العالمين» را بـه جعفر تـعليم داد. هنگامى كه جـعفر اين جـمله را بـراى پـدر قرائت كرد، حضرت معـلم فرزندش را فراخـواند و هزار دينار و هزار حـله... بـه او هديه داد. وقتى حضرت به خاطر پـاداش زياد مورد پـرسش قرار گرفت، در جواب فرمود: هديه من بـرابـر بـا تـعليم «الحـمدلله رب العالمين» اسـت.
                                                            
احترام به انتخاب جوان : در امر ازدواج جوانان به سبب كمى تجربه به استفاده از تجارب و نصايح والدين نيازمندند، امـا آنان ديگـر دوران كـودكـى و نوجـوانى را پـشـت سرگذاشته و بـه حدى از رشد رسيده اند كه خود حق انتـخاب داشتـه باشند و براى خود تصميم بـگيرند. از اين رو، شايسته است والدين در دوران كودكى و نوجوانى زمينه استقلال و قدرت تـصميم گيرى آنها را فراهم آورند و آنان را چـنان تـربـيت كنند كه به سمت انتـخاب هاى معقول و تصميم هايى منطقى پيش روند و مصالح واقعي شان را بـر منافع آنى و زودگذر تـرجـيح دهند. اگر فرزندان بـه اين حد از رشد و استـقلال رسيدند، بايد به آنان اعتماد كرد و بـه تصميم ها و انتخاب هايشان احترام نهاد. جوان در طول زندگى بـا انتخاب هاى گوناگون رو بـه روست و يكى از مهمتـرين آنها گزينش همسـراسـت. در اين مسـئله، چنانچه فرزند از قدرت انتخاب صحيح و معقول برخوردار است، بـايد به وى حق انتـخاب داد و از ازدواج هاى تـحميلى پـرهيز كرد. حسن، فرزند امام حـسـن مجـتـبـى(ع) يكى از دخـتـران امام حـسـين(ع) را خواستگارى كرد. امام حسين(ع) به او فرمود: «فرزندم! هر كدام را بيشتر دوست دارى انتخاب كن.» فرزند امام مجتبى(ع) شرم كرد و جوابى نداد. آنگاه امام حسين(ع) فرمود: «من دختـرم فاطمه را بـرايت انتـخاب كرده ام؛ زيرا او به مادرم فاطمه دختر رسول خدا(ص) شبيه تر است.» ملاحظه مى شود با اين كه فرزند امام مجتبـى(ع) بـه احترام عمو و دخترانش به طور مشخص از دختر خاصى خواستگارى نكرد و امر را بـه عمويش وانهاد؛ امام حسين(ع) به انتخاب وعلاقه فرزند برادرش اهميت داد و از او خواست خـودش آن را كه بـيشتـر دوست دارد بـه همسرى برگزيند. تربيت عملى بـى تـرديد مؤثـرتـرين عامل در تـربـيت اخـلاقى و دينى فرزندان رفتارهاى درست والدين است. پر واضح است كه زبـان رفتار از زبـان گفتـار بـسى نافذتـر است و در «عمل» آثـارى نهفتـه است كه هرگز از «گفتـار» بـرنمى آيد. كودك و نوجوانى كه پـيوستـه شاهد اعمال نيك والدين است، به طور غيرمستقيم سرمشق مى گيرد و بـه انجام كارهاى نيك تشويق مى گردد. در سيره تربيتى ائمه اطهار (عليهم السلام) تربيت با رفتار و عمل، بارزترين بـُعد تربـيت است. فرزندان ائمه (عـليهم السـلام) بـا ديدن رفتـار آنان سـرمشـق مي گرفتند و عـمل مى كردند. شـعيب بـن عبـدالرحـمن خـزائى مى گويد: هنگامى كه امام حسين (ع) در كربـلا بـه شهادت رسيد بـر دوشش نشانه اى وجود داشت. از امام سجاد(ع) دربـاره آن پـرسيدند، امام سجـاد(ع) بـسيار گريست و فرمود: «اين، اثر بارهاى غذايى است كه پدرم بـر دوشش حمل مى كرد و به خانه هاى تهيدستان مى برد.» آرى، امام سجاد(ع) پيوسته اين رفتار را از پـدرش مشاهده كرد و سرمشق گرفت و عمل كرد. بدين سبب، امام باقر(ع) فرمود: (پدرم) على بن الحسين عليه السلام شب ها كيسه نان بـر دوش حمل مى كرد و(بـه مستمندان) صدقه مى داد.
                     
روش هايي براي مذهبي بار آوردن كودكان : زندگي مذهبي تابع آداب و ضوابطي است كه كودك ازهمان دوران خردسالي بايد بكوشد خود را با آن تطابق دهد. وقت شناسي ، انضباط در كار، محكم كاري ، رعايت حقوق و حدود ، انس به كار ، ميل به سحر خيزي ، علاقه به خواب و استراحت پس از نماز عشاء ، تقسيم اوقات شبانه روز به ساعات كار و معاشرت و استراحت و ده ها مسئله از اين قبيل در دوران كودكي بايد سر و سامان پيدا كنند. همچنين حد حيا و شرم براي كودك بايد روشن شود از آن جهت كه بسياري از حُجب و حياها ابلهانه و خطرآفرين است. و يا احتياط هاي آلوده ي وسواسي سبب ويرانگري هايي در آينده خواهد شد. آرايش ها، لباس پوشيدن ها، خور و خواب ، كيفيت معاشرت ، رعايت محبت ، خدمت، فداكاري ، صحت عمل ، تسلط برخود ، مديريت و حفظ خود ، همه و همه از مباحثي هستند كه در تربيت مذهبي كودكان بايد مّد نظر قرار گيرند. در همين جاست كه مي توان رابطه ي مذهب با اخلاق را نيز كشف و دريافت نمود.                           
                                                        
در فلسفه زندگي ; بخشي از آموزش هاي ما در رابطه با فلسفه زندگي است . در مورد اين امر كه چرا زنده ايم و چرا زندگي مي كنيم ؟ والدين در دوران حيات مشترك خود با كودك مي توانند تفسيرهاي گوناگون و متفاوتي را از زندگي ارائه دهند و بر آن اساس كودك خود را بسازند.در آموزش ديني بر اين اساس بخشي از تلاش مربيان هم مربوط به اين جنبه ها و آشنا كردن عملي طفل است به فلسفه وهدف زندگي و بار آوردن او براساس ضوابط مكتب ؛ يعني به گونه اي دنيا را براي كودك معرفي كنيم كه ارزش زيستن را داشته باشد. اين امر بايد از حدود هفت سالگي مورد نظر باشد كه علاقه اي شديدتر نسبت به زندگي براي او حاصل مي شود و مي خواهد اطلاعات عميق تري در اين رابطه پيدا كند.                           
                                                        
در همه حال فراموش نكنيم كه فلسفه زندگي از نظر مذهب امري است كه كودك بايد از طريق مشاهده و ملاحظه ي آن در زندگي والدين و مشاهده آن پذيرا شود وگرنه با گفتن و اظهار نظر كردن ، امري در اين رابطه پديد نخواهد آمد.                         
                                                        
روش هاي تربيت ديني :در قسمت هاي قبل به اهداف و مقاصد و محتوا و مضمون تربيت ديني پرداختيم : اينك به روش هايي كه در تربيت ديني كارساز هستند ، مي پردازيم .                                                            
در آموزش: در آموزش ديني شيوه ها و فنوني براي تربيت مطرح است كه اهم آنها عبارت اند از بحث كردن در مورد جهان و طبيعت و آفاق و انفس، دادن تذكر در موارد لازم و ضروري ( مثلاً دروغ كار زشتي است و ...) ، توجه دادن به خود و ابعاد وجود ي خود ، واداشتن به تفكر و تدبر در امور، تعقل و استدلال ، استفاده از تجارب شخصي ، سياحت و زيارت اماكن و در سايه آن دادن آگاهي ، عبرت آموزي  و ... درس هاي ديني نمي توانند صرفاً ذهني باشند ! چون در آن صورت خشك و بي حاصل خواهند بود. بايد در مواردي او را به تماشاي زيبايي هاي آفرينش و مذهب و تعاليم آن جهت دهيم تا عظمت و قدرت آفريدگار در اعمال و روح او تجلي كند.                            
به هرحال روش آموزش نبايد به صورتي باشد كه فكر و مغز او را تسخير كند و او را به صورت برده اي درآورد. به همين نظر نبايد كوشش در القاي مطالب خشك و بي حاصل باشد ، بلكه عرضه و ارائه ي عمل و نماياندن چهره واقعي مذهب در حيات خانوادگي و در موضع گيري هاي عملي مهم است. پس قدرت درك او را از طريق سؤالات بالا ببريد و قدرت تعميم او را با اين گونه پرسش ها تقويت كنيد : زمين را كه آفريد؟ درخت را كه آفريد؟ آب را چه كسي به وجود آورد؟ آسمان را چه كسي ؟ و ... و سپس نتيجه بگيريد كه : همه چيز را خدا آفريد. با پرسش هاي مكرر ، خدا را در ذهن كودك بزرگ و دوست داشتني كنيد؛ روح مذهب را در اعماق وجود او نفوذ دهيد، و شك ها را از درون او بزداييد. آموزش ها به صورت سمعي و بصري و حتي لمس و درك باشد تا كودك را به خود آورد و او را قلباً به مكتب خود معتقد و علاقه مند سازد. در پرورش مذهبي ، تكيه به مسائل و جنبه هايي است كه اهم آنها عبارت اند از :                         
احياي فطرت: در سرشت و ذات كودك جنبه هايي وجود دارند كه فرد را به سوي تقوا و عدالت ، پاكي و صداقت وا مي دارند. ميل به پاكي و صفا در كودكان امري است كه در همه جاي جهان مي توان از آن سراغ گرفت . ما در هيچ كجاي جهان فردي را نمي شناسيم كه در كودكي و خردسالي خواستار خير و پاكي ، جوانمردي و صداقت نباشد و يا كمك به مظلوم مورد تحسينش قرار نگيرد .احياي فطرت ، خود گامي است به سوي رشد ، و در پرورش و سازندگي افراد نقشي فوق العاده دارد. در تربيت ، سعي بر اين است كه طفل را به فطرت ارجاع دهيم و داوري را از وجدان او بطلبيم و حظّ و بهره ي او را بر اساس آن قرار دهيم كه فطرت و وجدانش تأييد مي كند. در تربيت و سازندگي نسل ، سعي بر اين است كه تنها از حق طرفداري شود و به كودك نيز القاء گردد و عرضه حق دور از هر گونه شائبه اي و پيراسته از هرگونه مصلحت جويي باشد. اجازه دهيم كه فطرتش سالم و دست نخورده باشد و به راستي و درستي و پاكي همچنان مأنوس و دوست دار فضائل باشد.                           
                                                        
تزريق محبت خدا: ما بايد كاري كنيم كه كودك خدا را دوست داشته باشد . در اين صورت است كه او مي تواند عامل به احكام خدا شود . در طريق وصول به اين هدف ضروري است خدا را دوست داشتني ، مهربان و بخشنده و صميمي تر از پدر و مادر معرفي كنيد.همچنين ضروري است اين تصور در ذهن كودك مستقر شود كه خدا او را دوست دارد و مي خواهد او فردي ارزنده شود و خوشبخت و سعادتمند گردد. با كودكان لااقل تا شش سالگي بايد دائماً از مهر و عنايت خدا و از لطف و كرامت او سخن گفت ، نه از خشم و غضب و جهنم و عذاب او. در طريق تزريق محبت خدا دردل كودك از هر وسيله حقي مي توان استفاده كرد و داستانها و قصه هايي در اين رابطه مي توان ساخت ؛ البته بايد درنظر داشت كه تصور و سخن والدين درباره خدا در كودك مؤثر است . اگر آنان خدا را فردي خشمگين معرفي كنند يا رحيم ، در تلقي كودك مؤثر خواهد بود.                         
                                                       &a

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: مهدی رحیمی نژاد ׀ تاریخ: پنج شنبه 22 ارديبهشت 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

CopyRight| 2009 , amozeshyar.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com


قالب وبلاگ